نوشته شده توسط : اندرزگو

چهار تا دوست که 30 سال بود همدیگه رو ندیده بودند توی یه مهمونی همدیگه رو می بینن و شروع می کنن در مورد زندگی هاشون برای همدیگه تعریف کنن. بعد از یه مدت یکی از اونا بلند میشه میره دستشویی. سه تای دیگه صحبت رو می کشونن به تعریف از فرزندانشون…اولی: پسر من باعث افتخار و خوشحالی منه. اون توی یه کار عالی وارد شد و خیلی سریع پیشرفت کرد. پسرم درس اقتصاد خوند و توی یه شرکت بزرگ استخدام شد و پله های ترقی رو سریع بالا رفت و حالا شده معاون رئیس شرکت. پسرم انقدر پولدار شده که حتی برای تولد بهترین دوستش یه مرسدس بنز بهش هدیه داد.دومی: جالبه. پسر من هم مایهء افتخار و سرفرازی منه. توی یه شرکت هواپیمایی مشغول به کار شد و بعد دورهء خلبانی گذروند و سهامدار شرکت شد و الان اکثر سهام اون شرکت رو تصاحب کرده. پسرم اونقدر پولدار شد که برای تولد صمیمی ترین دوستش یه هواپیمای خصوصی بهش هدیه داد.سومی: خیلی خوبه. پسر من هم باعث افتخار من شده.



:: بازدید از این مطلب : 84
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 21 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر ِ زیباروی کشاورزی بود. به نزد کشاورز رفت تا از او اجازه بگیره. کشاورز براندازش کرد و گفت: پسر جان، برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر رو یک به یک آزاد میکنم، اگر تونستی دم هر کدوم از این سه گاو رو بگیری، میتونی با دخترم ازدواج کنی.
مرد جوان در مرتع، به انتظار اولین گاو ایستاد. در طویله باز شد و بزرگترین و خشمگین‌ترین گاوی که تو عمرش دیده بود به بیرون دوید. فکر کرد یکی از گاوهای بعدی، گزینه ی بهتری خواهد بود، پس به کناری دوید و گذاشت گاو از مرتع بگذره و از در پشتی خارج بشه. دوباره در طویله باز شد. باورنکردنی بود! در تمام عمرش چیزی به این بزرگی و درندگی ندیده بود. با سُم به زمین میکوبید، خرخر میکرد و وقتی او رو دید، آب دهانش جاری شد. گاو بعدی هر چیزی هم که باشه، باید از این بهتر باشه. به سمتِ حصارها دوید و گذاشت گاو از مرتع عبور کنه و از در پشتی خارج بشه.



:: بازدید از این مطلب : 66
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 21 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

به هنگام حمله به روسیه توسط ناپلئون بناپارت دسته ای از سربازان وی، درگیر جنگ شدیدی در یکی از شهر های کوچک آن سرزمین زمستان های بی پایان بودند که ناپلئون به طور تصادفی از سربازان خود جدا افتاد.
گروهی از سربازان روس، ناپلئون را شناسایی و تعقیب کردند. 
ناپلئون به مغازه ی پوست فروشی در انتهای کوچه ای پناه برد. او وارد مغازه شد و التماس کنان فریاد زد خواهش میکنم نجاتم دهید. کجا پنهان شوم؟
پوست فروش ناپلئون را زیر انبوهی از پوست ها پنهان کرد. سربازان از راه رسیدند و فریاد زدند او کجاست؟ ما دیدیم که وارد این مغازه شد. قزاق ها تمام مغازه را گشتند ولی او را پیدا نکردند و رفتند مدتی بعد ناپلئون از زیر پوست ها بیرون آمد و درست در همان لحظه سربازان او از راه رسیدند.
پوست فروش از وی پرسید قربان ببخشید میخواهم بدانم زیر آن پوست ها چه احساسی داشتید؟
ناپلئون فریاد کشید با چه جراتی از من یعنی امپراطور فرانسه چنین سوالی میپرسی؟ سربازان این مرد گستاخ را بیرون ببرید و اعدامش کنید. خود من شخصا فرمان آتش را صادر میکنم.



:: بازدید از این مطلب : 56
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 21 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

محمد ابراهیم خان معمار باشی ملقب به وزیر نظام مردی زیرک بود و مدتی حکومت تهران را بر عهده داشت. در طول مدت حکومتش شهر تهران در نهایت نظم و آرامش بود.
روزی یکی به وزیر نظام شکایت کرد که چون عازم زیارت مشهد بودم، خانه ام را برای نگهداری به فلان روضه خوان دادم.
اکنون که مراجعت کردم مرا به خانه راه نمیدهد و میگوید که من متصرفم و تصرف قاطع ترین دلیل مالکیت است.
وزیر نظام بر صحت ادعای شاکی یقین حاصل کرد و روضه خوان غاصب را احضار نمود تا اسناد مالکیت را ارائه دهد. روضه خوان شانه بالا انداخت و گفت:
سند و مدرک لازم ندارد، خانه مال من است زیرا متصرفم.
حاکم گفت: در تصرف تو بحثی نیست، فقط میخواهم بدانم که چگونه آن را تصرف کردی؟



:: بازدید از این مطلب : 78
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 21 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

کریم خان زند هر روز برای دادخواهی ستمدیدگان و احقاق حقوق مردم در ارگ شاهی می نشست و به امور مردم رسیدگی میکرد.
یک روز مردک حقه بازی پیش آمد و همین که چشمش به کریم خان افتاد، شروع به های و های گریستن کرد.
کریم خان ابتدا دلجویی از وی به عمل آورد و آنگاه خواسته اش را جویا شد. آن مرد گفت:
من نابینا متولد شدم و سالها با وضع اسف باری زندگی کردم تا اینکه روزی خود را به زیارت آرامگاه پدر شما رساندم و برای شفای خود، متوسل ابوی مرحوم شدم. در آن مزار متبرک آنقدر گریه کردم که به خواب رفتم! در عالم خواب مردی نورانی را دیدم که سراغ من آمد و گفت:
من ابوالوکیل پدر کریم خان هستم



:: بازدید از این مطلب : 64
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 21 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو


ساعت حدود شش صبح در فرودگاه مهرآباد به همراه دو نفر از دوستانم منتظر پرواز به تبریز بودیم.

پسرکی حدود هفت ساله ، با موهای خرمایی ، جثه ای متوسط ، گردنی افراشته ، چشمانی که برق میزد ، صورتی گندم گون و کمی خسته ، لباسهایی نه چندان تمیز و دستانی چرب ، جلو آمد و 

گفت: واکس میخواهی؟

کفشم واکس نیاز نداشت ، اما حس کرامت و بزرگواری و فرهیختگی مرا وا داشت که 

بگویم : بله

به چابکی یک جفت دمپایی جلوی پاهایم گذاشت و کفش ها را درآورد.

به دقت گردگیری کرد ، قوطی واکسش را با دقت باز کرد ، بندهای کفش را درآورد تا کثیف نشود و آرام آرام شروع کرد کفش را به واکس آغشتن ، آنقدر دقت داشت که گویی روی بوم رنگ روغن می مالد ، کفش که حسابی واکسی شد را کنار گذاشت تا واکس را جذب کند ، حالا موقع پرداخت بود ، با برس مویی شروع کرد به پرداخت کردن واکس ، کم کم کفش برق افتاد ، در آخر هم با پارچه حسابی کفش را صیقلی کرد .



:: بازدید از این مطلب : 62
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 21 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

- بیل گیتس در هر ثانیه ۲۵۰ دلار آمریکا درامد داره، یعنی ۲۰ میلیون دلار در روز و ۸/۷ میلیارد دلار در سال!

۲- اگر ۱۰۰۰ دلار از دست وی بر زمین بیوفته به خودش این دردسر رو نمیده که برش داره، چون در ۴ ثانیه ای که برداشتنش طول میکشه، این پول عایدش شده!

۳- آمریکا در حدود ۶۲/۵ هزار میلیارد دلار بدهی داره و بیل گیتس به تنهایی میتونه ظرف ۱۰ سال تمام بدهی آمریکا را بازپرداخت کنه!

۴- او میتونه نفری ۱۵ دلار به همه جمعیت جهان بده و باز هم ۵ میلیون دلار در جیبش باقی خواهد ماند!

۵- اگر مایکل جردن یعنی گرانترین ورزشکار آمریکایی هیچ غذا و آبی نخوره و همه ۳۰ میلیون دلار درامد سالانه اش رو پس انداز کنه، ۲۲۷ سال طول خواهد کشید تا به ثروتمندی بیل گیتس بشه! ..



:: بازدید از این مطلب : 38
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 21 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

فست فود، بازی‌های ویدیویی و تلویزیون را فراموش کنید؛ بزرگ‌ترین بلایی که این روزها فراگیر شده اعتیاد به تلفن همراه است. شاید شما کسانی را دیده باشید که در کوچه به زمین می‌خورند، شب‌ها از خواب بیدار می‌شوند و در سالن‌های نمایش چهره از خود بیخودشان با نورLCD تلفن روشن می‌شود. 
  این افراد معتادهای موبایلی هستند که ممکن است شما هم یکی از آن‌ها باشید و اگر فکر می‌کنید احساس شما اندکی بیش از وابستگی به پیامک بازی است می‌توانید برای مطمئن شدن 10 نشانه از اعتیاد به تلفن همراه را که در این گزارش به آن‌ها پرداخته شده، مطالعه کنید.
 
*برروی لوازم جانبی بیش‌تر از خود تلفن هزینه می‌کنید   با وسیله بی‌ضرری مانند شارژر خودرو شروع می‌شود اما پس از آن به گیرنده اف ام رادیو، بازوبند، یک کیف متفاوت برای هر روز هفته، باتری‌ها، محافظ باتری و صفحه نمایش، آداپتور بلوتوث استریو و بلندگوی تلفن بی‌سیم گسترش پیدا می‌کند. در حالی که اگر شش ماه دیگر مدل گوشی‌تان را تغییر دهید هیچ‌کدام از این لوازم به درد نخواهند خورد. 



:: بازدید از این مطلب : 36
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 21 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

آیا شما زنی هستید که در حال گذر از سن سی‌سالگی است؟ آیا شما احساس می‌کنید که ضعیف‌تر از قبل شده‌اید. لازم است این نکته مهم را به یاد داشته باشید که سی‌سالگی یک دوره مهم در زندگی هر زنی است و شما باید مطمئن شوید که سلامت خود را در سی‌سالگی حفظ کرده‌اید. این سن شروع دوره‌ای بسیار ویژه است، ویتامین‌ها و مواد معدنی خاصی وجود دارد که باید از مصرف کافی آن‌ها مطمئن شوید. در ادامه با مانکن همراه باشید.

Image result for ویتامین های ضروری سن 30 سالگی
– ویتامین D

ویتامین D یک ویتامین ضروری برای زنان بیش ۳۰ سال بوده و از کلسیم مهم‌تر است. پیری یک مسئله بسیار رایج است. درحالی‌که بسیاری منابع شما را به استفاده بیشتر از کلسیم در رژیم غذایی‌تان تشویق می‌کنند باید آگاه باشید که ویتامین D برای جذب کلسیم ضروری است. همچنین به جذب کلسیم توسط استخوان‌های کمک می‌کند. اگر شما کلسیم زیادی دریافت کنید ولی کمبود ویتامین D داشته باشید، درخطر ابتلا به پوکی استخوان خواهید بود.



:: بازدید از این مطلب : 56
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 14 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

دوستی تعریف می کرد که در یکی از شهرهای کشور، روز کشته شدن عمر را جشن می گیرند و حسابی خوش می گذرانند.

حتی برخی خوشحال هستند که ابولولو که در منابع به عنوان قاتل عمر یاد می شود، اهل ایران است.

از دلایل این امر می توان به تلاش عمر در سقیفه بنی ساعده برای به حکومت رساندن ابوبکر و خارج ساختن حکومت به حق از دست امام علی علیه السلام اشاره کرد.

یکی دیگر از این دلایل، توجه نکردن به وصیت پیامبر و قضیه قلم و دوات است که پیامبر درخواست کرد، اما به آن توجهی نشد و نسبت هذیان به شخص ایشان داده شد، در حالی که خود جناب عمر از طریق وصیت به جانشینی و خلافت رسید.

رجوع به منابع تاریخی

در دوران خلافت عمر منابع تاریخی از حضور پررنگ امام در این دوران یاد می کند و همکاری امام با خلیفه در حکومت اسلامی بسیار فراوان بوده است.

امام که سیاستهای عمر را در  تأسیس یک حکومت عادل و زاهد مشاهده می کند با او همراه می شود، همان طور که با دیگر خلیفه های پیش از خود در حد توان همکاری می کرد.

دلیل عمده این امر، وحدت مسلمانان و امت اسلامی است و در نتیجه از هر گونه جدایی و تفرقه اجتناب می فرمود.

جایگاه امام در دوران عمر

عمر در آن دوران بیاناتی دارد که نشان دهنده جایگاه والای امام در حکومت او دارد از جمله:

ای اباالحسن! در میان مردمی که تو در بینشان نباشی، باقی نمی مانم. (ابن عساکر،ترجمه علی بن ابیطالب(از تاریخ مدینه دمشق)به تحقیق محمودی،ج۳،ص۵۳)



:: بازدید از این مطلب : 55
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 14 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

۱- ویروس کرونا از پوست سالم رد نمی‌شود و تا ده دقیقه روی پوست زنده است؛ پس اگر دستکش ندارید نگران نباشید فقط نباید دست‌های خود را به بینی و دهان خود بزنید.

۲- ویروس کرونا در سطوح پارچه‌ای تا ۶-۱۲ ساعت، سطوح فلزی ۱۲- ۲۰ساعت و در سطح استیل تا ۲۰ روز زنده است.

۳- این ویروس تا ۶۰- درجه سانتیگراد زنده است، ولی در دمای ۳۰ درجه سانتیگراد به بالا می‌میرد؛  پس بهتر است شستشو‌ها و نظافت‌ها را با آب گرم انجام داد.

۴- کرونا ویروس با آب گرم و مواد شوینده خانگی از بین می‌رود

۵- لباس‌ها را زیر نور مستقیم خورشید یا روی شوفاژ‌ها خشک کنید.

۶- با آب گرم حمام کنید.

۷- به هیچ وجه آب سرد و غذای سرد نخورید، آب گرم (چای گرم، قهوه گرم، و دمنوش‌های گرم) بنوشید.

۸- کلونی (محل تجمع) اصلی این ویروس در بینی است پس مرتب بینیتان را با آب گرم شستشو دهید.

۹- اگر به نوشیدنی گرم دسترسی ندارید آدامس بجوید تا گلویتان مرتب با آب دهانتان مرطوب و شستشو شود.

۱۰-محل زندگی و کارتان تهویه مناسب داشته باشد.



:: بازدید از این مطلب : 47
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 14 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

کودکان می توانند بیش از حد بی نظم بوده و محیط شلوغی را برای خودشان درست کنند. ممکن است نسبت به این موضوع آگاه باشید که کودکان کمی هستند که دوست دارند منظم باشند و واقعا ذات تمیز و مرتبی داشته باشند، ولی بیشتر کودکانی که ما با آنها آشنا هستیم، کودکانی هستند که کمتر منظم هستند.

شما به عنوان یک مادر، ممکن است با مشکلاتی مواجه شده باشید در رابطه با اسباب بازی هایی که به طور نا منظم در اتاق پخش می شوند، وسایل مربوط به شهر بازی که در کف اتاق پخش می شوند، موارد و لوازم عادی که در سرتاسر خانه پخش شده است و سایر موارد شلوغ کاری که از طریق بچه ها ایجاد می شود، و نسبت به آنها اعتراض داشته باشید.

موارد محدودی وجود دارد که می تواند به مدیریت این مشکلاتی که والدین با آنها مواجه هستند، کمک کند. برخی از این روش ها را که بهترین می باشند ، را در ادامه لیست شده اند. سعی کنید آنها را امتحان کنید و ببینید که چقدر برای شما مناسب می باشند.

۱٫ جمع و جور کن! این یک کلمه ای است که در سال های گذشته زیاد مورد استفاده قرار گرفته است، ولی داشتن یک خانه آرام و منظم، یک نکته بسیار مهمی می باشد.  به طور اصولی، در حوزه و ناحیه مربوط به کودک ، که کودک در آنجا فعالیت دارد، پیشنهاد می کنیم که همه چیز (بله، همه چیز) مرتب باشد و اسباب بازی های شکسته ، وسایل غیر ضروری، دور انداخته شود و تعداد موارد موجود کاهش یابد ( برای مثال اگر ۵۰ تا اسباب بازی مربوط به حیوانات باشد، آنها را به ۱۰ اسباب بازی حیوانات کاهش دهید). بلی،  این روش مدت زمان زیادی طول خواهد کشید و ولی به صورت کلی خوب است و زمان کمی را در روز به آن اختصاص دهید ( برای مثال ۱۵ دقیقه در هر روز یا مواردی شبیه آن، و اگر فرصت مناسبی داشتید ، می توانید چند ساعتی را صرف این کار کنید).



:: بازدید از این مطلب : 53
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 14 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

اگر مايكروفر داشته باشيد، احتمالاً ديده‌ايد كه شير درون مايكروفر، با آن كه ممكن است دمايش خيلي زياد شده باشد، سر نمي‌رود. براي دانستن علت اين ماجرا كمي به عقب بر‌مي‌گرديم.
اصلاً چرا شير سر مي‌رود؟ اگر به گرم شدن شير دقت كنيد، معناي فيزيكي سر رفتن را خواهيد فهميد. وقتي شير را روي حرارت گاز يا هر وسيله حرارتي كه شير را از بيرون گرم مي‌كند قرار مي‌دهيد. تا آستانه نقطه‌جوش، هيچ اتفاقي‌نمي‌افتد؛ اما مسأله با آزاد شدن اولين حباب‌هاي حاوي بخار شير آغاز مي‌شود؛ هر چه دما بالاتر برود، اين حباب‌ها هم با سرعت بشتري شكل مي‌گيرند و بالاخره وقتي سرعت ايجاد اين حباب‌ها از سرعت تركيدنشان بيشتر شود، حباب‌ها روي هم جمع مي‌شوند و پس از مدتي از ظرف بيرون مي‌ريزند. اين حباب‌ها در آب هم ايجاد مي‌شوند، اما با رسيدن به سطح آب مي‌تركند. كشش سطحي شير به خاطر وجود چربي‌ها و تركيبات هيدروكربني از آب بيشتر است. و همين باعث مقاومت حباب‌ها در برابر فشار بخار داخلي و افزايش عمر آن‌ها مي‌شود. براي جلوگيري از سر رفتن شير، حباب‌ها را با هم‌زدن از بين مي‌برند.



:: بازدید از این مطلب : 64
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 13 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

 عدد امگا چگالی نسبی جهان است

6 عدد شگفت‌انگیزی که جهان بر پایه آنها شکل گرفته است!
جهان بر پایه‌ی شش عدد بنا نهاده شده است که اگر هر کدام از این اعداد حتی به مقدار بسیار ناچیز متفاوت بودند، اکنون هیچ جهان وجود نداشته و بشری هم موجودیت نداشت.
لرد مارتین ریس ستاره‌شناس سلطنتی انگلستان و استاد دانشگاه کمبریج، در کتاب خود (تنها 6 عدد) آورده است که تنظیم دقیق جهان به گونه‌ای‌ که حیات در آن امکان‌پذیر باشد، تصادفی نیست.

 

مسئله این است که تصادفات بسیار زیادی رخ داده‌اند تا جهان در چنین شرایط کنونی قرار گرفته و حیات امکان‌پذیر شده است. مارتین ریس با تحقیقات و مطالعات بسیار تلاش کرده است تا با مقداردهی به برخی از این مفاهیم، دلایل خود را تحکم بخشد. او ادعا می‌کند که جهان تحت حکومت و کنترل شش عدد است. اعدادی که هر کدام از آنها قابل اندازه‌گیری بوده و مقدار دقیقی دارند. از نظر او این 6  عدد باید به گونه‌ای خاص و دقیق باشند تا شرایط حیات را فراهم کنند. در غیر این‌صورت، یعنی تنها با کمترین کم و کاستی در آنها منجر به جهان‌های عاری از حیات خواهد شد.



:: بازدید از این مطلب : 37
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 13 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

کارکرد قلب چیزی فراتر از پمپاژ خون است. قلب نقش مهمی در یادگیری، تفکر و ادراک دارد و به عبارتی دیگر شبیه مغز کار می کند.

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، بر اساس یافته های علمی تازه قلب دیگر فقط یک پمپ عضلانی توخالی نیست که بدون توقف خون را به سراسر بدن پمپ می کند.
دانشمندان دریافته اند که قلب انسان حاوی دستگاه عصبی مستقل و پیشرفته ای متشکل از ۴۰۰۰۰ سلول عصبی و شبکه پیچیده از انتقال دهنده های عصبی و پروتئین هاست که اطلاعات بسیاری از شخصیت، تاریخ و حافظه را در برمی گیرند.
البته شگفت انگیز است اگر بدانید، قلب یک فضای الکترومغناطیسی دارد که قوی تر از مغز عمل می کند؛ این به آن معناست که اطرافیان می توانند انرژی های قلب ما را دریافت کنند؛ بنابراین، عشق و نفرت، عواطفی غیرمنطقی و یا انفعالات لحظه ای نیستند، بلکه زبان مخصوصی هستند که به شکل نیرویی در قلب ایجاد می شوند و به نوعی آگاهی های هوشمندانه به شمار می روند.
دکتر «پل پرسال» خلاصه ای از تجارب و پژوهش های خود را درباره قلب و پیوند آن در کتابی به نام «راز و رمزهای قلب» گردآوردی کرده است.



:: بازدید از این مطلب : 57
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 13 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

مراحل هیپنوتیزم
برای اینکه عمیقتر با این پدیده آشنا بشویم مروری داریم بر ساختارعملی هیپوتیزم :


اولین مرحله : یعنی شروع هیپنوتیزم حالتی شبیه چرت زدن ذهن شمارا فرا میگیرد ، امواج مغزی به حالت آلفا میروند و رخوتی وجود شما را فرامیگیرد که انگار درحال به خواب رفتن هستید اما حفظ تمرکز دراین مرحله موجب میشود برخلاف خواب وارد مرحله بعدی هیپنوتیزم شوید.


مرحله دوم : با بالا رفتن تمرکز و عمیق تر شدن هیپنوتیزم بدن شما رفته رفته کاملا ریلکس شده و احساس آرامش تمام وجودتان را در بر میگیرد بطوریکه در نهات بدن در حالت بیحسی کامل قرار میگیرد مانند زمانی که در حال بیهوش شدن هستید.البته در این مقطع همانند بیهوشی زمان و مکان را هم کاملا فراموش میکنید اما باز هم با افزایش تمرکز حواس شما به مرحله سوم هیپنوتیزم وارد میشوید .



:: بازدید از این مطلب : 47
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 13 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

۱- آدم‌هایی که همیشه حسرت دیگران به دلشان هست…
همه ما عادت های بد زیادی داریم مثل خوردن پیتزا و غذا خوردن دیروقت، خوابیدن کم تر از 6 ساعت در روز، ورزش نکردن و غیره. این عادت ها می توانند بر سلامتی تاثیر بگذارند، نه تنها در کوتاه مدت بلکه در بلند مدت مشکل ساز می شوند. عادات بسیاری وجود دارند که می دانیم برای ما بد هستند، در حالی که بسیاری از آن ها را حتی نمی دانیم که بد هستند . در این مقاله از مجموعه مقالات آکا, به معرفی 7 عادت بد زندگی میپردازیم که با ترک آنها میتوانید زندگی شاد و پرانرژی را شروع کنید و زندگی خود را برای ادامه متحول کنید.

 هفت عادت بد که باید کنار بگذارید


"من چرا قیافه‌ام امروز این طوری شده؟”، ” چرا مردم فلان کشور این طوری زندگی می‌کنند و ما این طوری؟”، ” خوش به حالش… عجیب ماشینی دارد. من که باید با این قراضه سر کنم!”… این‌ها جملاتی هستند که هر روز ممکن است خیلی از ما پیش خودمان زمزمه کنیم. این جمله‌ها اگر زیاد هر روز سر زبانتان می‌آید یعنی این که شما سندروم افسوس خوردن گرفته‌اید. حال بدی که هر روز خوشحالی را از شما دورتر می‌کند. باید بدانید آدم‌هایی که همیشه برای خودشان افسوس می‌خورند بر خلاف تصوری که دارند هیچ وقت با همدردی دیگران رو به رو نمی‌شوند. در واقع دیگران جز آه و ناله چیزی نمی‌شنوند و سریع از آن فرار می‌کنند. آدم‌های افسوس خور همیشه شغل‌هایی پایین و زندگی پر از سختی دارند. فرصت‌های زیادی هم در زندگی از دست می‌دهند. برای این که همیشه چشمشان به دنبال فرصت بهتر دیگران است و سرکوفت زدن به خودشان. یادتان باشد اگر شما یک افسوس خور همیشگی هستید روحتان خسته است و ناراحت. خوشحال کردن این روح خسته هم خیلی زمان می‌برد!



:: بازدید از این مطلب : 135
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 13 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

مردي كه همسرش را از دست داده بود، دختر سه ساله اش را بسيار دوست ميداشت. دخترك به بيماري سختي مبتلا شد، پدر به هر دري زد تا كودك سلامتي‌اش را دوباره به دست آورد هرچه پول داشت براي درمان او خرج كرد ولي بيماري جان دخترك را گرفت و او مرد. پدر در خانه‌اش را بست و گوشه گير شد. با هيچكس صحبت نمي‌كرد و سركار نميرفت. دوستان و آشنايانش خيلي سعي كردند تا او را به زندگي عادي برگردانند ولي موفق نشدند.
شبي پدر روياي عجيبي ديد. ديد كه در بهشت است و صف منظمي از فرشتگان كوچك در جاده اي طلايي به سوي كاخي مجلل در حركت هستند.


هر فرشته شمعي در دست داشت و شمع همه فرشتگان بجز يكي روشن بود



:: بازدید از این مطلب : 50
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 10 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

خسته ام از آرزوها؛ آرزوهای شعاری

شوق پرواز مجازی؛ بالهای استعاری

لحظه های کاغذی را؛ روز وشب تکرارکردن

خاطرات بایگانی ؛ زندگی های اداری

آفتاب زرد و غمگین؛ پله های رو به پایین

سقفهای سرد و سنگین؛ آسمانهای اجاری

با نگاهی سرشکسته؛ چشمهایی پینه بسته

خسته از درهای بسته؛ خسته از چشم انتظاری



:: بازدید از این مطلب : 51
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 10 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

گاهی مسیر جاده به بن بست می رود
گاهی تمام حادثه از دست می رود

گاهی همان کسی که دم از عقل می زند ،
در راه هوشیاری خود ، مست می رود

گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست ،
وقتی که قلبِ خون شده بشکست ، می رود

اول ، اگرچه با سخن از عشق آمده
آخر ، خلاف آنچه که گفته ست ، می رود



:: بازدید از این مطلب : 49
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 10 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

صبر کردن را یاد بگیر...

اگر امروز تجربه‌ی خوبی نداشتی جا نزن! فردا و فرداهایی در امتداد این مسیر هست که در دلشان برای تو تجربه‌های تازه‌ای دارند، تجربه‌هایی که می‌توانند خوب باشند.


اگر امروز احساس خوبی به زندگی‌ات نداشتی، حوصله کن! قرار است احساسات بهتری را تجربه کنی و خاطرات خوب‌تری را بسازی.

پایان داستانِ ما هرگز این ثانیه‌های گیج و سردرگمی نیست که خسته و ناامید، کناری نشسته‌ایم، که همه چیز را تمام شده می‌دانیم و جای خالیِ آدم‌ها و آرزوهایمان را با چند خط بغض و ناامیدی از زمین و زمانه، پر می‌کنیم. تمام این احساس‌ها و خاطرات و افسوس‌ها مقطعی‌اند.



:: بازدید از این مطلب : 70
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

از محدودیت‌ها و شکست‌های زندگی‌ات نترس!
مطمئن باش هر شکستی، مقدمه‌ی پیروزیِ تو، و هر محدودیتی، پُلی‌ برای ارتقای دنیای توست.

- ساموئل مورس، پیام بیماری همسرش را دریافت کرد؛ اما به قدری دیر که وقتی به بالین او رسید که از دنیا رفته بود. این نقاش و مخترع آمریکایی، از روند کُند انتقال پیام، به شدت خشمگین شده‌بود؛ او کمی بعد از این واقعه، تلگراف را اختراع کرد!

- جان کوم، نتوانست از آمریکا با پدرش در اوکراین تماس بگیرد چون استطاعت مالی آن را نداشت، همین محدودیت، نقطه‌ی عطفی در مسیر اهدافش شد. او بعدها واتس اپ را تاسیس کرد.

- نیک وودمن، به موج‌سواری رفت و دوست داشت از خودش حین موج سواری عکس بگیرد، اما امکان آن نبود. او بعدتر، شرکتی با نام گوپرو بنیان‌گذاری کرد؛ با هدف تولید دوربین‌های ورزشی با کیفیت بالا.



:: بازدید از این مطلب : 43
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

اثرات عجیب دعا و نفرین!

وقتی برای کسی از ته قلب آرزوی موفقیت شادی و سلامتی می کنید، امواج نامرئی تفکرات و انرژی شما تشخیص نمی دهد که این آرزو متوجه دیگریست. این موج نیک خواهی ابتدا خود شما را سرشار از ماهیت خویش می کند
در حالت دعا تمامی قوای معنوی، سلول های مغز و حتی سیستم عصبی، زیر بارش این ذرات بهشتی قرار می گیرند که خود شما آن را تولید کردید.

اگر از کسی بیزار و متنفر باشید نیز ذرات و امواج کسالت و تنفر، نخست بر خود شما می‌بارد و سپس در ضمیرتان رسوب می‌کند.



:: بازدید از این مطلب : 32
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

دوست داشتنِ خدا که شرایط ندارد ...
چه کسی گفته که خدا فقط خدایِ کسانیست که نمازشان اول وقت است وخمس و زکاتشان سر موقع ؟!
من خدایی در خلوتِ شبانه ام دارم که خدای تمام آدم هاییست که باورش دارند و حتی ... خدای کسانی که باورش ندارند ... !
آن قدر مهربان است که هربار با او حرف می زنم ، حالم را خوبِ خوب می کند ...
من حتی عطر حضورِ خالصانه اش را هر روز کنار خودم حس می کنم ...
من از آن آدم های خوبی که شما می گویید نیستم ...
گاهی نمازم قضا میشود ،
گاهی روزه هایم را نمی گیرم ...
من حتی به موسیقی علاقه ی زیادی دارم و احساس میکنم خدا هم با این علاقه ای که حالم راخوب می کند هیچ مشکلی ندارد ..‌.
من زیاد اهل مسجد و اجتماعات مذهبی هم نیستم ...



:: بازدید از این مطلب : 41
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو



:: بازدید از این مطلب : 42

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

روزى زنبور و مار با هم بحثشون شد.
مار ميگفت: آدما از ترسِ ظاهر ترسناك من مي ميرند؛ نه بخاطر نيش زدنم!
اما زنبور قبول نمى كرد.
مار هم براي اثبات حرفش، به چوپانى که زير درختى خوابيده بود؛ نزديک شد و رو به زنبور گفت:
من چوپان را نيش مى زنم و مخفى مي شوم ؛ تو بالاى سرش سر و صدا و خودنمايى کن!
.
مار چوپان را نيش زد و زنبور شروع كرد به پرواز بالاى سر چوپان.
چوپان از خواب پريد و گفت: 
اى زنبور لعنتى! و شروع به مکيدن جاى نيش و تخليه زهر کرد.
مقدارى دارو بر روى زخمش گذاشت و بعد از چند روز خوب شد.



:: بازدید از این مطلب : 39
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

افكار منفی
مثل شکستگی روى عینک آدم میمونه
هر جا رو نگاه کنی میبینیش
تا زمانیکه بنا رو به منفی بافی
و غر زدن و نق و نوق کردن بذاری،
هیچوقت نمیتونی نیمه پر لیوان رو ببینی
 همینجوری میشه که هر جا میری
بدشانسی پشت سرت میاد،
هر جا میرسی مشکلاتت از تو
جلوتر اونجا اتراق کرده
و بدبیاری پشت بدبیاری
و به قول معروف: به دریا میرسی،
خشک میشه!
 اما همینکه دیدگاهت تو عوض میکنی



:: بازدید از این مطلب : 28
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

یعنی ای هموطن خودت به داد خودت برس
۱)هرگونه بیرون ازخانه رفتن غیر اضطراری ممنوع⛔
۲)رفت وامد ومهمون بازی محدود ‌حداقل ممنوع⛔
۳)ازاعضای خانواده یکنفر مامور خرید باشد ‌خرید روزمره را ۵روز یکبار انجام دهید ‌بدون دستکش والکل به خرید رفتن ممنوع⛔
۴)اگر نان میخرید کیسه تمیز ببرید وداخل آن بگذارید وقبل از مصرف فریز کنید بعد مصرف کنید چون شماازسلامت کارگر وشاطر خبر ندارید پس مصرف نان قبل از فریزممنوع⛔
۴)نه گوشی ونه کیف پول باخود ببرید یک عدد عابربانک دریک کیسه بگذارید ‌درون انرا اغشته به الکل کنید ‌بعداز هر بار تماس باپوز وتماس بادستگاه خودپرداز انرا داخل این کیسه بگذارید هیچ اتفاقی برای عابر بانک نمیوفتد پس حمل کارت عابر بانک بدون اغشته شدن به الکل ممنوع⛔
۵)یک کیسه بیرون درب ورودی قراردهید دستکشهارا اغشته به الکل کنید بعدداخل کیسه بگذارید ووراد منزل شوید پس بادستکش وارد شدن به منزل ممنوع⛔



:: بازدید از این مطلب : 45
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

ماه همواره یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های سازنده در ایجاد شرایط مناسب برای تکامل حیات در سیاره ما به شمار می‌رفته است، اما یافته‌های علمی اخیر نشان می‌دهد زمین آن قدرها هم که تصور می‌شده وابسته به وجود ماه نیست.

 

علت وجود ماه,سرعت چرخش زمین پیش از شکل گیری ماه

اگر ماه نبود فقط ده درجه به انحراف فعلی محور چرخشی زمین که ۲۳٫۵ درجه است، اضافه خواهد شد


ژاک لاسکار، ستاره شناس فرانسوی در سال ۱۹۹۳ با انجام محاسبات پیچیده ریاضی به این نتیجه رسید که وجود گرانش ماه در ثابت نگه داشتن انحراف محوری زمین حیاتی است. انحراف محوری زمین در تعیین الگوی آب و هوایی نقش بسیار مهمی دارد و اگر دائم در حال تغییر باشد باعث بروز یک شرایط آب و هوایی بشدت متغیر می شود که تبعات زیست محیطی آن آرامش ساکنان زمین را مختل خواهد کرد.

لاسکار معتقد است ما زمینی ها بسیار خوش اقبال هستیم که قمری به این بزرگی بالای سرمان در آسمان داریم. هیچ کدام از سیاره های سنگی منظومه شمسی از این موهبت برخوردار نیستند. مریخ یا همان سیاره سرخ دو ماه کوچک دارد که با نام های فوبوس و دِیموس شناخته می شوند.

 

اینها در واقع سیارک هایی بوده اند که در مدار مریخ به دام افتاده و البته تأثیر چندانی روی مریخ ندارند. از این رو، انحراف محوری مریخ میلیون ها سال است که مرتباً تغییر می کند و حتی گاهی انحراف محور چرخشی آن به بزرگی حداقل ۴۵ درجه می رسد. اما این خوش اقبالی زمینی ها در داشتن یک ماه منحصر به فرد فقط حاصل یک اتفاق بود.



:: بازدید از این مطلب : 39
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 7 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

زمان تحویل سال 1399
لحظه تحویل سال 99 هجری شمسی به ساعت رسمی جمهوری اسلامی ایران :
لحظه تحویل سال 99 : ساعت 7 و 30 دقیقه و 30 ثانیه
روز تحویل سال 99 : روز جمعه 1 فروردین 1399 هجری شمسی
مطابق 25 رجب 1441 هجری قمری
و 20 مارس 2020 میلادی
Friday, March 20, 2020

لحظه تحویل سال ۹۹ و حیوان نماد این سال چیست ؟

نوروز نخستین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با یکم فروردین ماه، جشن آغاز سال نوی ایرانی و یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران ایران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز هم مردم مناطق گوناگون فلات ایران، نوروز را جشن می‌گیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است که امروزه به آن برابری بهاری می‌گویند.

نوروز به عنوان یک جشن قدیمی و کهن از اقوام متعددی در منطقه به ارث رسیده‌است و با رنگ و انگ ویژه، شناسنامه ایرانی به خود گرفته و از آن به عنوان نماد پیوندگر افراد و اقوام ایرانی و ملت ایران یاد می‌شود. ایرانیان نوروز را آغازگر رستاخیز طبیعت، گاه رویش و زایش باغ و بوستان می‌دانند و بر این باور هستند که در نوروز، همزمان با طبیعت، باید روزگار نو و جدیدی را با روان و نگرش نو، در تن‌پوش تازه ای آغاز کنند.[1]

خوشگذران،‌ گمراه كننده و خودخواه
موش با ويژگي هاي جذابيّت و خشونت زاده شده است و در نگاه اول، شوخ طبع و متعادل به نظر مي رسد؛ اما فريب او را نخوريد؛ چون خشونت و نا آرامي در پس اين چهره خونسرد پنهان است. اگر مدتي با او همنشين يا همسفر شويد، به پريشان حالي، عصبانيت و تند خويي او پي خواهيد برد.



:: بازدید از این مطلب : 40
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 7 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

 ۱- «ابتلا به کرونا قطعا به مرگ منجر میشه!»

◾️هنوز خیلی چیزها درمورد کرونا نمی‌دونیم، اما تا اینجا به نظر میاد یک عفونت ویروسی ملایمه. حدود ۲٪ فوت می‌کنند، و ۱۸ تا ۲۰٪ به شدت مریض می‌شن. پس ابتلا به کرونا در حکم مرگ نیست.

۲- «فقط چینی‌ها کرونا می‌گیرند.»

◾️تو چین شروع شد ولی همه می‌تونند بگیرند. بیماری‌های مسری کاری به مرز ندارند. همه آسیب‌پذیر هستند.

۳- «کرونا خطرناک‌ترین ویروسه.»

◾️غلطه! ویروسهای خطرناک‌تری داریم، مثل ابولا، که درصد بسیار بیشتری رو می‌کشه. 

۴- «پوشیدن ماسک از ابتلا به کرونا جلوگیری می‌کنه.»

◾️ماسک صورت یه حس امنیت ایجاد می‌کنه، ولی ماسک معمولی اثری نداره. ماسک N95 موثره، ولی بشرطی که درست پوشیده شده باشه، به نحوی که تمام حاشیه‌اش کاملا به صورت چسبیده باشه. 

۵- «کرونا از سوپ خفاش اومده»

◾️قطعا غلطه. می‌دونیم کرونا از یک بازار گوشت تازه در ووهان شروع شد. چند فرضیه در مورد آغاز این بیماری مطرح هست، اما قطعا از کسی که سوپ خفاش خورده نیومده. 



:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو



:: بازدید از این مطلب : 35

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

با این راهکار قطعی از ابتلا به کرونا جلوگیری کنید!
یک پزشک متخصص بیماری‌های عفونی و گرمسیری، بهترین راه مقابله با ویروس کرونا را تقویت سیستم ایمنی بدن به چند روش مختلف عنوان کرد.

آیا  استفاده از ویتامین سی، سیر، پیاز، مرکبات و غیره ,تاثیری در پیشگیری از آلوده شدن به ویروس کرونا  را دارد، جواب پزشک : استفاده از اینگونه موارد تاثیری ندارد اما شستن و ضد عفونی کردن دست ها در طول روز و اجتناب از زدن دست به صورت، چشم و دهان حدود ۶۵ درصد می تواند مانع آلوده شدن و گسترش ویروس ها گردد.

وی از دیگر راههای تقویت سیستم ایمنی بدن در مقابله با ویروس کرونا را استفاده از کپسول پروبیوتیک، شربت یا قرص روی و دارو یا ریشه گیاهی جنسینگ عنوان کرد و گفت: استفاده از اینگونه داروها موجب افزایش مقاومت هر چه بیشتر سیستم ایمنی بدن در مقابله با ویروس کرونا دارد.

وکپسول پروبیوتیک از جمله داروهایی است که برای درمان بیماری اسهال کودکان مورد استفاده قرار می گیرد اما تاثیر بسزایی در پیشگیری از عفونت های تنفسی و ویروسی دارد.



:: بازدید از این مطلب : 30
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

کسی که حرف غيرمنطقی و بيهوده ای بزند و با لج بازی روی حرف خودش پافشاری كند ، می گويند " مرغش يک پا دارد "

فرمانرواي جديد​​​​​​​ي به شهر ملا نصرالدين آمده بود و هريک از بزرگان شهر مجبور بودند طبق آداب و رسوم آن زمان ، به ديدن حاکم بروند و برايش هديه اي ببرند . ملا نصرالدين اين کارها را دوست نداشت . اما هرچه بود ، او هم يکي از بزرگان شهر به حساب مي آمد و بايد به ديدن حاکم جديد مي رفت . ملا نصرالدين به همسرش گفت : " يکي از مرغهاي خانه را بگير و بپز تا براي حاکم ببرم ." همسرش مرغي را خوب پخت و در سيني بزرگي گذاشت . دور و بر آن را با سبزي و چيزهاي ديگر تزئين کرد و بعد پارچه تميزي روي غذا کشيد و به دست ملا نصرالدين داد . بوي مرغ ، دل ملا نصرالدين را برد و با خود گفت : کاش حاکم جديدي نداشتيم که مجبور باشم اين غذاي خوشبو و خوشمزه را براي او ببرم . اگر اين جور نبود ، الان با همسرم مي نشستيم و يک شکم سير غذا مي خورديم . اما چاره اي نبود . ملا نصرالدين سيني غذا را روي دست گرفت و به راه افتاد . در راه دو سه بار سرپوش غذا را برداشت و به مرغ پخته نگاهي انداخت . گرسنه اش بود . حتي اگر گرسنه هم نبود ، مرغ توي سيني بدجوري وسوسه اش مي کرد .

فکرهاي جورواجور درباره سهيم شدن در آن غذا از ذهنش مي گذشت . خلاصه بوي خوب غذا کار خودش را کرد و ملا نصر الدين ديگر نتوانست قدم از قدم بردارد . سرپوش غذا را برداشت و يک ران مرغ را کند و به دندان کشيد . لب و دهنش را که پاک کرد ، با خود گفت : اين چه کاري بود من کردم ؟ حالا اگر حاکم بپرسد يک لنگ مرغ چه شده ، جوابش را چه طور بدهم ؟ کاش برگردم و فردا با مرغ پخته ديگري به ديدنش بروم . کمي با خودش فکر کرد و به اين نتيجه رسيد که همان مرغ را به حاکم هديه دهد . 



:: بازدید از این مطلب : 40
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 23 بهمن 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

در زمان های دور حاکمی با لباس مبدل برای سرکشی و درک اوضاع به میان مردم می رفت. از قضا روزی از محلی می گذشت، سه مرد با هم در حال گفتگو بودند حاکم از آنان اجازه گرفت تا لحظه ای در کنارشان باشد.

یکی از مردان گفت آرزو دارم فرمانده لشگر کشورم باشم، دومی گفت من دوست دارم وزیر دارائی کشور باشم و سومی آهی کشید و گفت شنیده ام حاکم همسر زیبائی دارد مثل ماه ای کاش می شد من شبی را در کنار همسر حاکم می گذراندم.

حاکم که کناری نشسته بود پس از شنیدن آرزو های آنان از جمع خداحافظی کرد و به محل حکومت خود برگشت. دستور داد که آن سه نفر نزد او بیاورند. حاکم به آن ها گفت یکی از ماموران من در کنار شما بوده و آرزو هایتان را شنیده من هم دوست دارم آن ها را برآورده کنم.

نفر اول را فرمانده لشگر کرد، نفر دوم را وزیر دارایی و به نفر سوم گفت زن داری، او تایید کرد سپس حاکم به او گفت فردا شب را می توانی در کنار همسر من باشی. آن شخص که ترسیده بود به حاکم گفت غلط کردم خودم همسر دارم اما حاکم گفت نه امروز استراحت کن تا فردا شب.



:: بازدید از این مطلب : 50
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 23 بهمن 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

می‌گویند که روزی کاروانی ایرانی برای فروش کالاهای خود عازم دیاری بیگانه بود. در قدیم‌الایام کاروان‌ها از دست راهزنان که هر آن و لحظه، شبیخون می‌زدند و اموال و کالای کاروانیان را به غارت می‌بردند، در امان نبودند.

اما کاروان ایرانی خود را به سلامت به مقصد رساند و کالای خود را فروخت. در راه بازگشت به کشور، این کاروان در دام راهزنان گرفتار آمدند و تمام اموال و دارایی‌شان و حتی اسب و شتری که بر آن سوار بودند هم به غارت رفت و به تصرف راهزنان درآمد.

کاروانیان هرچه عجز و لابه کردند تا راهزنان را از غارت اموال خود منصرف کنند، نشد. چون راهزنان اصلا زبان فارسی بلد نبودند.

در میان کاروانیان فرد حکیمی هم حاضر بود. گوشه‌ای نشسته و نظاره‌گر این اتفاق بود. تاجران کاروان نزد او آمدند و از او خواستند تا با راهزنان صحبت کند. شاید که جمله یا حرف حکیمانه و پندآموزی بزند و با زبان و حرف‌های خود دل راهزنان را به رحم آورد.



:: بازدید از این مطلب : 47
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 23 بهمن 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

تابحال خواب خود را فراموش کرده اید؟ آیا دچار بختک شده اید؟ خوابهای رنگی چطور آیا تا بحال دیده اید؟

در این پست ۱۰ موضوع جالب در مورد خواب دیدن را عنوان نموده ام.

خواب دیدن افراد نابینا
کسانی که بعد از تولد نابینا می‌شوند می‌توانند تصاویر را در خواب ببینند.

افرادی که نابینا به دنیا می‌آیند نمی‌توانند در خواب تصاویر را ببینند، اما نابینایان خوابهایی به شفافی افراد بینا دارند.

که البته شامل حواس پنج گانه دیگر مثل شنوایی، چشایی، بویایی، لامسه و حتی عواطف حسی است.

تصور کردن این امر برای انسانهای بینا مشکل است اما احتیاج بدن به خوابیدن به قدری زیاد است.

که  می تواند به طور مجازی تمامی موقعیت های فیزیکی را تا مرحله به وقوع پیوستن آن به کار گیرد.

۹۰% خوابها فراموش می‌شوند
نیمی از رویاها در همان ۵ دقیقه اول پس از برخاستن از خواب و ۹۰% آنها پس از ۱۰ دقیقه فراموش می‌شوند.

یک روز صبح، شاعری معروف به نام ساموئل تیلور کلریج با یک رویای خیلی عجیب و غریب ( بر اثر استعمال مواد مخدر) بیدار شد.

کاغذ و قلم را برداشت تا هرچه در خواب دیده بود را یادداشت کند. این اثر “کوبلا خان” تبدیل به یکی از اشعار معروف انگلیسی شد.

شعر او در بیت پنجاه و چهارم به وسیله ی فردی از شهر پارلاک قطع شد. کلریج قصد داشت شعرش را ادامه دهد.

ولی نتوانست بقیه خوابش را به یاد بیاورد، این اثر هیچ وقت کامل نشد.
یک مورد عجیب و غریب دیگر داستانی برخاسته از خواب به نام “دکتر جکیل و آقای هایدویلست” اثر رودبرت لوییس استیونسون بود.



:: بازدید از این مطلب : 31
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 23 بهمن 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

واقعيت اين است که بسياري از ما، در برهه‌هايي از زمان، درگير حس‌هايي منفي از اين نوع مي‌شويم و از خودمان و وضعيتمان گله داريم و نمي‌دانيم که چگونه از حال بد به سوي حال خوب قدم برداريم؛ اما آيا مي‌دانيد که براي رسيدن به يک حال خوش و فرار از اين احساسات منفي، تنها يک دقيقه زمان نياز است؟ يک دقيقه زماني که بايد به خود اختصاص داد؟ کافي است که يک دقيقه توقف کنيد، نگاه کنيد و خوب گوش بدهيد و سپس از خودتان بپرسيد که بهترين کاري که اکنون مي‌توانم انجام بدهم، چيست، و سپس به آن چه عقلتان حکم مي‌کند، گوش بدهيد.

باور کنيد گاهي با يک حمام کردن مي‌توان حس خوبي را تجربه کرد و خوشحال‌تر شد و سپس دنيا را طور ديگري ديد. شايد در اوج خستگي و کلافگي، فقط کافي است که گوشۀ خلوتي را پيدا کنيد و روي زمين بنشينيد و پاهايتان را دراز کنيد و چشم‌هايتان را ببنديد و آرام نفس عميق بکشيد و يک دقيقه براي خودتان وقت بگذاريد. يک دقيقه اجازه دهيد که به هيچ چيز جز خودتان فکر نکنيد تا بتوانيد از «خودتان» کمک بگيريد. اکثر اوقات، وقتي ما عصباني، نگران، خسته يا مضطرب هستيم، براي اين است که به خودمان توجه نمي‌کنيم. ما اجازه مي‌دهيم که شرايط و محيط اطرافمان، روحمان را درگير احساس‌هاي منفي کند و خودمان را اين وسط فراموش مي‌کنيم. ما نگران حرف و قضاوت ديگران هستيم و نظر آنها برايمان مهم‌تر از حس و حال خودمان است و کم کم علايق خود را در پس خواسته‌هاي ديگران قرار مي‌دهيم؛ در حالي که اگر فقط يک دقيقه فارغ از اين دغدغه‌ها به خودمان بينديشيم، راهکارهاي خوبي را پيدا خواهيم کرد. ما بايد در آن يک دقيقه، صادقانه فکر کنيم که به راستي چه چيزي ما را شاد مي‌کند و به چه نياز داريم (توجه داشته باشيد که نياز داشتن با خواستن فرق دارد) و چه چيزي براي ما بهترين است (نه اينکه ديگران چه چيزي را براي ما بهترين مي‌دانند).



:: بازدید از این مطلب : 35
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 23 بهمن 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

البته اين به معني آن نيست که ما برنامه‌اي نداريم يا خود را براي آينده آماده نمي‌کنيم. ما تمام اين امور را مي‌توانيم انجام دهيم و در عين حال از هر لحظه هم لذت ببريم؛ درست به همان شکلي که بر ما آشکار مي‌شود؛ به طور مثال، اگر هدفمان اين باشد که هر روز براي آمادگي در آزمون سراسري تست بزنيم، مي‌توانيم اين کار را  در حالي انجام دهيم که از فرآيند تست‌زني لذت ببريم؛ نه اينکه دايم به اين فکر کنيم که: «آيا اين تست يا مشابه آن در کنکور خواهد آمد و اگر تستي مشابه اين تست در کنکور بيايد، من مي‌توانم به آن پاسخ بدهم؟» يا مدام کتاب تست را ورق بزنيم و از حجم باقي مانده غصه آن بخوريم. 

زماني که ما خودمان را براي زندگي در لحظه آموزش مي‌دهيم، خود را در آن لحظه فرو مي‌بريم و زيبايي آن را کشف مي‌کنيم. ما ياد مي‌گيريم که روي انرژي خود، تمرکز کرده و آن را مديريت کنيم. حتي زماني که استراحت مي‌کنيم، بايد آن لحظه را مزه مزه کنيم. انجام اين کار به ما فرصتي براي دوباره شارژ شدن، دوباره تازه شدن و پيدا کردن شفافيت مي‌دهد.

اگر ياد بگيريم که از فرايند درس خواندن لذت ببريم، از اين همه نگراني، ياس و اندوه رهايي خواهيم يافت و آگاهانه، مسؤول و هدفمند زندگي خواهيم کرد و بهره‌وري از مواهب الهي و لذت بخشي زندگي را بيشتر احساس مي‌کنيم.

وقتي ما در گذشته زندگي مي‌کنيم و مدام براي اشتباهاتمان آه مي‌کشيم يا از برخوردي که با ما شده است، گله داريم، اجازه نمي‌دهيم که تجارب دردناک و اشتباهات پيش آمده يا روزگار سخت، بگذرند؛ در واقع، ما خود را به درک حال و آينده‌اي مشابه محکوم مي‌کنيم. ما بايد بپذيريم که نمي‌توانيم گذشته را تغيير بدهيم. زندگي در لحظه، به معني آن است که اجازه بدهيم گذشته عبور کند و به آينده اعتماد کنيم. اگر ما مثبت بين بوده و به زمان حاضر خوش بين باشيم، آينده ما نيز مثبت و اميد بخش خواهد بود



:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 23 بهمن 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

 داستانی معروف در مورد یک کشف علمی که در قرن نوزدهم اتفاق افتاده است، قدرت تجسم ذهنی انسان را به خوبی توضیح می دهد. ککوله شیمی دان معروف آلمانی ماه های زیادی را صرف حل مسأله دشوار و پیچیده ی ساختمان شیمیایی بنزن کرد. در غروب یک روز تابستانی او در ذهن خویش اتم های در حال رقص را تجسم کرد. او به دقت طرح کلی آن تصویرهای ذهنی را کشید. بعد از آن، وقتی او در کنار بخاری خوابیده بود، یک بار دیگر اتم ها در حال رقص، مقابل چشمانش ظاهر شدند. چگونگی قرار گرفتن اتم ها در کنار یکدیگر مانند مارهای چمباتمه زده ای بود که هر مار دُم مار دیگر را در دهان گرفته باشد.

ناگهان او به این نتیجه رسید که ساختمان اصلی بنزن هم باید حلقه ای شکل باشد. استفاده از تصویرهای ذهنی در تفکر، می تواند وسیله ی کمکی بسیار مهمی برای همه ی جنبه های برنامه های آموزشی مدرسه باشد. به طور مثال در یادگیری زبان به عنوان محرکی برای تخیلات، در ریاضی برای تقویت درک مفاهیم هندسی و فضایی، در طراحی و تکنولوژی به عنوان مدل های تجسمی، در علوم به عنوان استعاره هایی برای فرآیندهای پیچیده و در هنر به عنوان نمایش درونی تجربه ی خلاقانه به کار گرفته شود.



:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 21 بهمن 1398 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 111 صفحه بعد