تخته سنگ
نوشته شده توسط : اندرزگو

در زمان های گذشته حاکمی تخته سنگی را در وسط جاده قرار داد و برای اینکه واکنش مردم را ببیند ، خودش را در جایی مخفی کرد . بعضی از بازرگانان ، نظامیان و ندیمان ثروتمند حاکم بی اعتنا از کنار تخته سنگ می گذشتند و بسیاری هم غرولند می کردند که این چه شهریست که نظم ندارد ؛ حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است . با این حال ، هیچ کس تخته سنگ را از وسط برنمیداشت . نزدیک غروب یکی از روستاییان نزدیک سنگ رسید ؛ در حالی که بر پشتش بار میوه و سبزیجات بود ، بارهایش را بر زمین گذاشت و با هر زحمتی که بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد ؛ ناگهان زیر تخته سنگ کیسه ای دید ؛ کیسه را باز کرد و در آن سکه های طلا و یادداشتی پیدا کرد . حاکم در آن یادداشت نوشته بود : « هر سد و مانعی ممکن است موقعیتی برای تغییر زندگی انسان باشد » . راستی ، شما چه قدر از سختی های پیش رویتان برای پیشرفت استفاده میکنید ؟




:: بازدید از این مطلب : 27
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 خرداد 1398 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: