نوشته شده توسط : اندرزگو

همه انسان ها یا «قهرمانِ تغيير»اند یا «قربانىِ تقدير».
 در «دارِ گردون» و در «مدارِ قرون» 

تنها اصلی که «ثبات» و قابلیتِ «اثبات» دارد، 

«اصلِ تغییر» و «فصلِ تدبیر» است.

هر که از «کاروانِ تغییر بازمانَد»، در «طوفانِ تقدیر درمی مانَد». 

زمان،«رودی جاری» است که در گوش زمین «سرودی ساری» می سراید.



:: بازدید از این مطلب : 80
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 4 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

انسان های «روزگار» بر دو «مدار» 
«راه می پویند» و «همراه می جویند».

گروهی «عقلانی می اندیشند» ،بنابراین کمتر «نفسانی می پریشند»؛

ولی گروه دیگر «اجیرِ فَرناس» اند و «اسیرِ احساس».

آنان هر «پراتیکِ حیات» را با «تحریکِ احساسات» پاسخ می دهند،



:: بازدید از این مطلب : 63
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 4 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

با نزدیک شدن فصل گرما کوهنوردان با چالشی به نام گرما زدگی بیشتر از سایر ورزشکاران مواجه خواهند شد. چرا که گاه در شرائطی قرار می گیرند که دسترسی به چشمه نداشته و آب نیز به همراه ندارند. و یا آب کافی بدون دریافت املاح لازم دریافت می کنند. عوامل خطر آفرین در افراد نیز به این مشکل دامن می زند. سن و بیماریهای خاص مثل دیابت، بیماریهای کلیوی و قلبی عروقی می تواند در بروز فوریت های گرمائی در افراد موثر باشد. گروه اورژانس های مربوط به حرارت به انواع کرامپ گرمائی، خستگی گرمائی و استروک ناشی از گرما تقسیم می شوند.



:: بازدید از این مطلب : 72
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید …:
چرا مرا دوست داری …؟
چرا عاشقم هستی …؟
پسر گفت …:
نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم …
دختر گفت …:
وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی .!.!.؟
پسر گفت… :
واقعا دلیلش را نمی دانم اما می توانم ثابت کنم که دوستت دارم 



:: بازدید از این مطلب : 61
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

جشن ازدواج یا عروسی مراسمی سنتی یا آیینی است که طی آن آغاز یک ازدواج و زندگی مشترک يک زن و مرد جشن گرفته می‌شود. این مراسم در کشورها و فرهنگ‌ها، ادیان و مذاهب، گروه‌های قومی و حتی طبقات اجتماعی گوناگون، به صورت هاي گوناگون برپا مي شود. مراسم جشن عروسی از مبحث کارکردی ازدواج جدا بوده و بخش قانونی و کارکردی ازدواج در کشورهای گوناگون، معمولاً در دفاتر قانونی انجام می‌ شود.



:: بازدید از این مطلب : 67
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

الف) زمینه ژنتیکی:
تعداد خال هایی که در طول عمر یک فرد در بدن یا صورتش ظاهر می شود، ارثی است. اما زمان بروز این خال ها براساس زمینه ژنتیکی هر فرد فرق می کند.

ب) بعضی از عوامل محیطی باعث می شوند عامل ژنتیکی بروز خال از حالت بالقوه به بالفعل  دربیاید و زودتر از زمان موعد ظاهر شوند. نور خورشید یکی از مهم ترین عواملی است که در بروز زودتر خال های ملانوسیتی اکتسابی نقش دارد، استفاده مرتب از ضد آفتاب و دوری از نور خورشید می تواند در پیشگیری موثر باشد.



:: بازدید از این مطلب : 72
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

در کودکی عاشق بادکنک بودم.امکان نداشت با پدرو مادرم به سوپرمارکت بروم و برای بادکنک پا زمین نکوبم.اولین بادکنکی که داشتم همان روز اول در دست هایم گرفتم و محکم بغلش کردم...ولی ترکید...فهمیدم همان اول نباید دوست داشتنم را خیلی نشان بدهم.نباید خیلی محکم بغلش کنم طاقتش را ندارد می ترکد!!!

بادکنک بعدی را بیش ازحد بزرگ کردم ظرفیتش را نداشت...آن هم ترکید...فهمیدم نباید چیزی را که دوست دارم بیش از حد بزرگش کنم.



:: بازدید از این مطلب : 55
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

اگر شما زود‌تر گرگ را دیدید، قبل از اینکه او شما را ببیند خیلی آرام و بی‌سروصدا دور شوید، گوش به زنگ باشید یک گرگ یعنی اینکه چندین گرگ هم دور و اطراف هستند. گرگ‌ها تنها گشت می‌زنند، ولی معمولا با هم و دسته جمعی شکار می‌کنند.

اما اگر با گرگ چشم در چشم شدید، خودتان را نبازید، ارتباط چشمی خود را حفظ کنید، به گرگ پشت نکنید. اگر قصد فرار دارید باید فرار شما طوری باشد که گرگ همچنان روبرو و جلوی چشمتان باشد یعنی مطلقا به گرگ‌ها پشت نکنید. از دویدن بپرهیزید، زیرا گرگ‌ها عاشق دنبال کردن طعمه‌هایشان هستند، سرعت آن‌ها خیلی بیشتر از شماست.



:: بازدید از این مطلب : 55
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 2 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

مردی نابینا زیر درختی نشسته بود!

 

 

پادشاهی نزد او آمد، ادای احترام کرد و گفت:

 

 

قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟



:: بازدید از این مطلب : 62
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 2 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندرزگو

ادیسون به خانه بازگشت یادداشتی به مادرش داد،گفت : 
این را آموزگارم داد گفت فقط مادرت بخواند، مادر در حالی که اشک در چشم داشت برای کودکش خواند:
فرزند شما یک نابغه است واین مدرسه برای او کوچک است آموزش او را خود بر عهده بگیرید



:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 2 تير 1398 | نظرات ()