محیط کار هر فردی جایگاه خوبی است که در طول مدت فعالیت در انجا با رفتارها واعمال متفاوت انسانها اشنا شود و بیشتر و بهتر بتواند به خود رجوع کند و از دستاوردهای این اگاهی جهت تصحیح خود بهره برداری کند..خیلی ها هستند که درگیر عواطف و احساس هستند و هر چیزی را از تنها دریچه ای که به عالم بیرون دارند میبینند و هر چقدر تلاش بکنید که به انها توضیح بدهیم که این دید شما از واقعه نادرست است و اصلا چنین نیست که برداشت میکنی ريالمتوجه نمیشوند چون در قالبی قرار گرفته اند که بجز ان را نمیتوانند و نمیخواهند درک کنند ،پس یاد میگیریم بخود رجوع کنیم و در ارتباط و افکار خود از محیط بیرون دقت کنیم که کجاها تنها از یک دریچه به موضوع نگاه کرده ایم و همواره تلاش کردیم دیگران را مقصر قلمداد کنیم و اصلا تلنگری به خود نزنیم....در محیط کار با افرادی مواجهه میشویم که تا میتوانستند پشت سر شما با دیگران حرف میزدند و پشت سر دیگران با شما حرف میزنند زیرا انها توهم حقیقت پنداری دارند ،و میخواهند بیان کنند که تنها انها خوب هستند انها میفهمند و باقی در خطا و اشتباه هستند و بیشتر دنبال اینکه ارتقا و موقعیت های بالاتر فقط برازنده ی انهاست و بعد یاد میگیریم که غیبت نکنیم و دیگران را قضاوت نکنیم چون هیچگاه نمیتوانیم در جای انها باشیم چه از لحاظ اگاهی و چه از لحاظ عملکردی ..عده ای هستند که وارد مشاوره و گفتگو میشوند اما هدفشان شنیدن افکار نفر مقابل نیست، بلکه هدف انها اثبات نظر خود هست به هر صورتی که باشد بعد یاد میگیریم که در هنگام گفتگو خود را از هر نظری تهی سازیم و نظر نفر مقابل را بشنویم ...عده ای هستند که تا میتوانستند پشت سر شما صحبت کردند و بعد با لبخندی دوستانه دست شما را میفشارند ..یاد میگیریم تنها لبخند بزنیم و دستان انها را بفشاریم بدون انکه برای انها طلب شر کنیم ...زیرا یاد گرفته ایم خروجی هر فردی بیانگر چیری است که درون اوست...محیط کار جای زیبایی است با افرادی که دل و زبانشان یکی است ،در نقدهایشان چنان صادقند که دوست داریم انها را بغل کنیم و در وظایفشان چنان کوشا که با تمام وجود سپاسگذار انها میشویم ..محیط کار جای خوبی است برای انتخاب پیوندهای عمیق و ماندگار ..پیوندهایی که ناگزیر و نسبی نیست اما میتواند از پیوندهای نسبی محکمتر باشد...این انتخاب ماست چگونه نگاه کنیم