اول محو شو بعد کمک کن
نوشته شده توسط : اندرزگو

مرد پیر و جاافتاده ای نزد شیوانا آمد و به او گفت : “سن و سالی از من گذشته و تصمیم گرفته ام به مردم کمک کنم تا نیکی بیشتری از من باقی بماند. دختر جوانی در همسایگی ماست که پدر و مادرش را از دست داده و مال و اموالی هم ندارد. برای اینکه بی سرپرست نماند و بتواند از زندگی بهره مند شود قصد دارم او را به همسری خود برگزینم. اما اختلاف سنی زیاد بین من و او مرا نگران ساخته است و از شما می خواهم با دختر صحبت کنید و او را راضی کنید تا من به او کمک کنم!؟”
شیوانا با چشمانی متعحب به مرد پیر خیره شد و گفت: “تو اگر واقعا می خواهی به این دختر بی سرپرست و همینطور بقیه جوانان نیازمند این دهکده کمک کنی، اول سهم خودت را از ماجرا بیرون بکش و بعد کمک کن!
 
توصیه میکنم که با ثروت زیادی که داری مقدمات ازدواج و تشکیل خانواده و یافتن شغل را برای آن دختر و پسر جوانی که سراغ دارد فراهم کنی و با این کار دو نفر را به سعادت برسانی. چیزی که تو اسم کمک به دیگران روی آن گذاشته ای، کمک و مساعدت به خودت است و تو منفعت خودت را در زروزق کمک به دیگران پنهان کرده ای. نیاز روحی و سنی و طبیعی آن دختر جوان به یک همسر جوان هم سن و سال خودش با افکار و روحیاتی مشابه خودش است نه با تو که پیر و فرسوده شده ای و ده ها سال از او فاصله داری! از این به بعد دیگر سراغ من نیا و هر وقت هم خواستی به کسی کمک کنی اول سهم خودت را محو و نابود کن و بعد به دیگران کمک کن!”.




:: بازدید از این مطلب : 45
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 11 خرداد 1398 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: